سرانجام
سرانجام یا کلامِ خزانه یا دیوانِ گهوره (در کردی: سهرئهنجام، کهلامْ خهزانه یا دیوانْ گهوره Serencam, Kelam-i Xezane or Dîwan-i Gewre)نام اصلیترین کتاب مرجع دینی یارسان است و شامل تمام گفتگوهای سلطان اسحاق با یارانش در عصر پردیور به بعد است.هنوز نسخه کاملی از این کتاب چاپ نشده است و چند کتابی که در ایران و کردستان عراق به چاپ رسیده اند، هیچیک دربردارنده ی همه ی کلام های مقدس یارسان نیستند بخش اعظم سرانجام به صورت شعر هجائی نگاشته شده است.

زبان
بخش های مختلف سرانجام به گویش های مختلف کردی مانند هورامی و گورانی و بخش اندکی نیز به گویش لری نوشته شده است. همچنین یارسانی های آذربایجان کلام هایی به زبان ترکی آذربایجانی دارند که آن ها را نیز بخشی از سرانجام به شمار می آورند. سرانجام تاکنون به فارسی یا انگلیسی ترجمه نشده است. تنها ترجمه سرانجام توسط محمد مکری به زبان فرانسوی انجام گرفته و در پاریس چاپ شده است که شامل گزیده ای از دوره پردیوری است.
نسخه های موجود
سرانجام، آیین یارسان ، پژوهش و نوشته: طیب طاهری ، ویراستار کلامها: استاد سروش، جمعی از سادات یارسان ، اربیل: چاپخانه آراس ، چاپ اول: ۲۰۰۷.
دیوان گوره ، گردآورنده و مصحح: محمدحسینی ، کرمانشاه: نشر باغ نی، ۱۳۸۲.
Mokri, Mohammad , Divane Gawra. French - Gawrani: La grande assémblée des fidéles de vérité au tribunal sur le mont Zagros en Iran (Dawra - y - Diwana - Gawra) , Paris: Klincksieck, 1977 = 1356.
به فارسی: دوره دیوانه گوره یا دیوان عالی یاران حقیقت بر فراز کوه شاهو(فرانسه - گورانی) ، گردآوری، تصحیح و ترجمه: محمد مکری، پاریس:کلینکزیک، ۱۳۵۶
علاوه بر این نسخه ها، یک نسخه جعلی نیز از سرانجام توسط صدیق صفی زاده(بورهکهئی) با مشخصات زیر به چاپ رسیده است که علیرغم ادعای نویسنده ارتباطی با کلام های مقدس یارسان ندارد و به نظر می رسد اشعار خود نویسنده باشد.
نامه سرانجام، یا، کلام خزانه یکی از متون کهن یارسان (اهل حق): متن مصحح و ترجمه آن به زبان فارسی، با مقدمه و حاشیه... و فرهنگ گورانی ، تحقیق و تفسیر از صدیق صفیزاده (بوره کهئی) ، تهران: هیرمند، ۱۳۷۵.
دوره هفتوانه جزوی از نامه مینوی سرانجام ، تفسیر و تالیف: صدیق صفیزاده (بورهکهئی) ، تهران: طهوری، ۱۳۶۱.
کنترل-آلت-دیلیت
کنترل-آلت-دلیت (Ctrl+Alt+Del) یک فرمان صفحه کلید رایانه است که در رایانه شخصی سازگار با آیبیام برای راهاندازی مجدد رایانه و یا در محیط ویندوز برای فراخوانی مدیر کار ویندوز به کار میرود. این فرمان با فشردن دکمه دلیت در زمانی که دکمههای کنترل و آلت نگه داشته شدهاند به کار میافتد. در بیشتر سیستمهای پنجره ایکس با این دکمهها پنجرهی خروج از حساب کاربری نمایش داده میشود. این دکمهها گاهی اوقات دکمههای وقفه نیز خوانده میشوند، چرا که برای ایجاد وقفه در اجرای برنامههایی که پاسخگو نیستند، به کار میروند.
عملکرد در داس
فشردن کلیدهای کنترل-آلت-دیلیت در سیستم عامل داس موجب راهاندازی مجدد سیستم بدون اجرای عملیات بوت سختافزاری (بوت گرم) میشود. در این حالت، برنامهٔ POST (مجموعه روالهای حین بوت یا پست اسکرین) اجرا نخواهد شد.
تاریخچه
این ترکیب کلیدهای صفحه کلید توسط دیوید برادلی اختراع شد،یکی از طراحان اصلی IBM. برادلی در اصل طراحی Ctrl+ALT+Escape باعث راه اندازی مجدد نرم (بدون اخطار و یا فرم تایید برای کاربر).
ستاره
سِتاره یک گوی بسیار داغی از پلاسماست که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شدهاست. بعضی از آنها از جمله پدیدههای آسمانیاند که برخلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب میشوند.و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژیهای روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت میکنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثابت مشهورند. رصد آنها موجب به وجود آمدن صور فلکی شدهاست و برای فهرست کردن آنها کاتالوگهای ستارهای به وجود آمدهاست.
ستارگان انواع مختلفی دارند از پیشستارهها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هستهای را ندارند تا ستارههای نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافتهاست. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.
در ۲ ژانویه ۲۰۱۳ پژوهشگران و ستارهشناسان مؤسسه فناوری کالیفرنیا اعلام کردند که در کهکشان راه شیری به ازای هر ستاره دست کم یک سیاره موجود است. این موسسه تعداد سیارههای فراخورشیدی را ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد عدد، برآورد کرده است. پژوهش بر روی سیارههای ستاره کپلر ۳۲ نشان میدهد که سامانههای سیارهای ممکن است الگو و قاعدهای برای ستارههای کهکشان راه شیری به شمار بروند.
نامگذاری
بر اساس سنت باستانی ستارگان هر کدام در یک صورت فلکی که مجموعهای بصری از ستارگان است قرار میگیرند و ستارگان پرنورتر و یا ویژه، نام یا عنوان خاصی داشتند که گاه نسبت آنها را با صورت فلکیاشان معین می کند (مانند ستاره عقرب در صورت فلکی عقرب).
در سال ۱۶۰۳ میلادی ستارهشناس آلمانی یوهان بایر ۱۶ نقشهٔ صورتهای فلکی را ترسیم کرد و به هریک از ستارگان یکی از حروف الفبای یونانی را اختصاص داد، به این ترتیب که نخستین حرف الفبا ویژه روشنترین ستاره آن صورت باشد و به همین ترتیب از حرفی به حرف دیگر برسد و اگر شمارهٔ ستارگان صورتی از عدد ۲۴ شمارهٔ حروف الفبای یونانی تجاوز کرده، باقی ستارگان را با حروف الفبای لاتینی نمایاندهاست.
پس از آنکه با اکتشاف دوربینهای بزرگ شمارهٔ ستارگان هر صورت فلکی رو به فزونی گذاشته، اخترشناسان از نشانههای دیگری، ازجمله اعداد، برای شناساندن بازماندهٔ ستارگان هر صورت استفاده کردند. نخستین کسی که چنین کرد ستارهشناس انگلیسی جان فلمستید در جدول مشهور ستارگان خویش بود که چاپ آن در ۱۷۲۵ م پایان پذیرفت، که در آن نزدیک به سه هزار ستاره با تعیین طول و عرض آنها آمدهاست. امروزه هر زمان از جدول او انتخابی شود، ستاره مورد نظر را با عدد آن جدول مینمایند و پیش از آن حرف Fl را که اشاره به نام فلمستید است قرار میدهند.
درخشندگی
از زمان باستان ستارگان بر اساس درخشندگی ظاهری تقسیم میشدهاند. چشم ظاهری حدود ۶۰۰۰ ستاره را میتواند مشاهده کند. از نظر روشنایی [قدر] ظاهری رتبه بندی [قدر] ستارگان چنین است:
قدر اول: ۲۰ ستاره روشنتر
قدر دوم: حدود ۵۰ ستاره
قدر سوم: حدود ۲۰۰ ستاره معرفی شده اند
قدر چهارم: تنها حدود ۴۷۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
قدر پنجم: تنها حدود ۲۲۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
قدر ششم: تنها حدود ۵۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
اندازهگیری
به علت بزرگ بودن ستارگان بیان ابعاد آنها در واحدهای اسآی کار دشواری است و به همین دلیل اندازه دیگر ستارگان را بر اساس اندازه خورشید بیان میکنند
انرژی
انرژی ستارگان ناشی از واکنشهای هستهای است. ماده اصلی تشکیل دهنده ستارگان رشته اصلی، هیدروژن است. هیدروژن موجود در ستارگان طی فرآیند همجوشی هستهای به هلیوم تبدیل میشود و در حین این واکنش گرما و نور بسیار زیادی تابش مییابد.
سرگذشت
به طور کلی چرخهٔ تبدیل مواد بینِستارهای به ستارهها که در نتیجهٔ این چرخه واکنشهای هستهای با عناصر سنگین غنی میشود و سپس بهصورت باد ستارهای یا سحابی سیارهای یا اَبَرنواختر به فضای میانستارهای بازمیگردد را اخترش astration میگویند.
زایش
تولد ستارگان در ناحیههایی از فضا که نام سحابی دارند صورت میگیرد بدین صورت که ملکولهای هیدروژن که در ناحیههای بزرگی از فضا پراکنده هستند آرام آرام به هم نزدیک میشوند و زمانی که ستاره به تعادل هیدرودینامیکی برسد پیشستاره و زمانی که بتواند همجوشی هستهای انجام دهد تا انرژی خود را آزاد کند یک ستاره رشته اصلی بهشمار میآید. حداقل جرم ستاره برای سوزاندن هیدروژن ۰٫۱ جرم خورشید، سوزاندن هلیوم ۰٫۴ جرم خورشید، سوزاندن کربن ۵ برابر جرم خورشید و سوزاندن نئون نیاز به جرمی برابر ۸ جرم خورشید دارد.
عمر
هر ستاره دارای دوره عمر میباشد که بسته به نوع ستاره متفاوت است. ستارگان حجیم با نور بیشتر و حرارت زیاد عمر کوتاهتری نسبت به ستارگان کم نور و کوچک دارند. پایان عمر هر ستاره بستگی به میزان ذخیره هیدروژن در آن دارد. زمانی که هیدروژن درون ستارهای پایان یابد هلیوم تبدیل به سوخت اصلی میشود و میسوزد. سوختن هلیوم سبب ایجاد گرمای بسیار زیادی میشود که تا آن زمان در ستاره پیش نیامده بودهاست (این مراحل تا سوزاندن سیلیسیم پیش میرود زیرا تولید آهن که از همجوشی سیلیسیم به وجود میآید فرایندی گرماگیر و نه گرمادهاست) این گرمای زیاد سبب انبساط ستاره میشود و حجم آن را چند برابر میکند. مثلاً اگر زمانی خورشید شروع به سوزاندن هلیوم کند آنقدر انبساط مییابد که زمین در حجم زیاد آن محو میشود. این انبساط تا سر حد مریخ ادامه پیدا کرده و سپس متوقف میشود. مرحلهٔ بعدی بستگی به نوع ستاره دارد. ستارگان عظیم پس از این مرحله آنقدر انبساط یافتهاند که دیگر نمیتواند جاذبهای روی سطوح بیرونی خود داشته باشند. پس از آن این ستارگان منفجر شده و تبدیل به نواختر میگردند. هرچه ستاره بزرگتر باشد میزان نواختر بزرگتر خواهد بود. غولها تبدیل به ابرنواختر میگردند. پس از آن این ستارهها بسته به نوع نواختر ادامه عمر میدهند. نواختران معمولی تبدیل به کوتوله شده و عمری طولانی را آغاز میکنند. اما ابر نواختران در خود فرو میریزند و بسته به جرم هسته آنها ستارگان بسیار کوچکی و چگالی به نام ستارگان نوترونی بوجود میآورند. این ستارگان عمر طولانی دیگری در پیش خواهند داشت. بعد از آن کوتولهها یا کوتولههای سفید تبدیل به کوتوله سیاه شده و تا آخر جهان زندگی خواهند کرد. اگر جرم آن بسیار زیادتر از این موارد باشد تبدیل به سیاهچاله میشود.
ستاره متغیر
تعادل ستاره زمانی بدست میآید که دو نیروی همجوشی (رو به بیرون) و گرانش (رو به درون) با هم برابر باشند اما هنگامی که یک ستاره به اواخر عمر خود میرسد و همجوشی آن دچار تغییراتی میشود روندی پیش میآید که گاهی همجوشی نیروی بیشتری وارد میکند و ستاره بزرگ و پرنور میشود و گاهی گرانش غلبه کرده و ستاره کوچک و کمنور میشود به این ستارگان ستارگان متغیر میگویند که آنها دارای انواع زیادی هستند مانند متغیر دلتا قیفاووسی، متغیر دلتا سپری، متغیر آرآر شلیاقی، متغیر میرا و متغیر نامنظم
ردهبندی ستارگان
ستارگان بر اساس رنگ (که ناشی از دمای سطحی است.) به دستههای O, B, A, F, G, K, M تقسیم میشوند.
تجمع ستارگان
به گروهی از ستارگان که با نیروی گرانش به هم پیوستگی داشته باشند خوشه ستارهای میگویند که در دو دسته خوشه ستارهای باز و خوشه ستارهای کروی تقسیم میشوند. خوشههای ستارهای کروی در مرکز کهکشانها یافت میشوند و معمولا عمر بسیار بیشتری دارند. اما اگر فقط دو ستاره در کنار هم باشند به آن ستاره دوتایی گفته میشود.
نظر پیشنیان
ابن سینا ستاره را چنین تعریف میکند: جسمی است بسیط، کروی که جایگاه طبیعی آن در فلک است. روشنی میبخشدو قابل کون و فساد نیست. بر فراز مرکز، بیآنکه بر آن احاطه داشته باشد در حرکت است.
ستارهها و سوخت جریان در مرکز کهکشان راه شیری
یک جریان خروجی بسیار بزرگ از ذرات شارژ شده که به شکل یک آبفشان است، در مرکز کهکشان راه شیری کشف گردید. این جریان خروجی به کشیدگی و درازای ۵۰٬۰۰۰ سال نوری از صفحه کهکشانی است. محققین بر این باورند که سوخت و انرژِی این جریان شدید ذرات، از شکلگیری ستارهها تأمین میشود.
واقعیت
آنچه که «هست»واقعیت است و آنچه که «باید» باشد حقیقت است. مثلا : اینکه ممکن است اکثریت دانش اندوزان، صرفا به دنبال مدرک گرایی باشند؛ واقعیت است ؛ ولی حقیقت این است که دانش اندوزان «باید» به دنبال کسب حقیقت معرفت افزایی باشند؛ نه مدرک. پس معمولا واقعیت از حقیقت فاصله دارد. البته برای دستیابی به حقیقت ، دیدن واقعیت ها ضروری است. آنچه در جهان به صورت عینی دیده میشود، واقعیت نام دارد. به طور مثال، اینکه درخت از جملهٔ گیاهان است، برگ درخت مو در تابستان سبز است و یا تنهٔ درخت سرو به رنگ قهوهای است به مواردی واقعی اشاره دارند. ما با گفتن این جملات واقعیتهایی را بیان میکنیم. اما این جملات که انسان، خواهان دستیابی به سعادت و خوشبختی است و یا تحصیل دانش، باعث تکامل انسان میگردد، اشاره به حقایقی دارند. حتی در هنر نیز رئالیستها کسانی هستند که به دقت، واقعیتهای عینی را ترسیم میکنند. وابستگی علوم به طبیعت، باعث شدهاست که ارتباط مشخصی بین علم و واقعیت وجود داشته باشد. اما در برابر آن فلسفه و یا مکاتب، بیش از آنکه به واقعیات توجه کنند، در پی اثبات و یا همگانی ساختن حقایقی هستند.
ریشهٔ کلمهٔ واقعیت، «وَقَعَ» به معنای رویدادن و یا اتفاق افتادن است. واقعیت اشاره به امور عینی و یا اموری که اتفاق میافتند دارد.
keywords : کردی آنلاین،سایت کردی آنلاین،مقاله های کردی آنلاین
سرانجام یا کلامِ خزانه یا دیوانِ گهوره (در کردی: سهرئهنجام، کهلامْ خهزانه یا دیوانْ گهوره Serencam, Kelam-i Xezane or Dîwan-i Gewre)نام اصلیترین کتاب مرجع دینی یارسان است و شامل تمام گفتگوهای سلطان اسحاق با یارانش در عصر پردیور به بعد است.هنوز نسخه کاملی از این کتاب چاپ نشده است و چند کتابی که در ایران و کردستان عراق به چاپ رسیده اند، هیچیک دربردارنده ی همه ی کلام های مقدس یارسان نیستند بخش اعظم سرانجام به صورت شعر هجائی نگاشته شده است.

زبان
بخش های مختلف سرانجام به گویش های مختلف کردی مانند هورامی و گورانی و بخش اندکی نیز به گویش لری نوشته شده است. همچنین یارسانی های آذربایجان کلام هایی به زبان ترکی آذربایجانی دارند که آن ها را نیز بخشی از سرانجام به شمار می آورند. سرانجام تاکنون به فارسی یا انگلیسی ترجمه نشده است. تنها ترجمه سرانجام توسط محمد مکری به زبان فرانسوی انجام گرفته و در پاریس چاپ شده است که شامل گزیده ای از دوره پردیوری است.
نسخه های موجود
سرانجام، آیین یارسان ، پژوهش و نوشته: طیب طاهری ، ویراستار کلامها: استاد سروش، جمعی از سادات یارسان ، اربیل: چاپخانه آراس ، چاپ اول: ۲۰۰۷.
دیوان گوره ، گردآورنده و مصحح: محمدحسینی ، کرمانشاه: نشر باغ نی، ۱۳۸۲.
Mokri, Mohammad , Divane Gawra. French - Gawrani: La grande assémblée des fidéles de vérité au tribunal sur le mont Zagros en Iran (Dawra - y - Diwana - Gawra) , Paris: Klincksieck, 1977 = 1356.
به فارسی: دوره دیوانه گوره یا دیوان عالی یاران حقیقت بر فراز کوه شاهو(فرانسه - گورانی) ، گردآوری، تصحیح و ترجمه: محمد مکری، پاریس:کلینکزیک، ۱۳۵۶
علاوه بر این نسخه ها، یک نسخه جعلی نیز از سرانجام توسط صدیق صفی زاده(بورهکهئی) با مشخصات زیر به چاپ رسیده است که علیرغم ادعای نویسنده ارتباطی با کلام های مقدس یارسان ندارد و به نظر می رسد اشعار خود نویسنده باشد.
نامه سرانجام، یا، کلام خزانه یکی از متون کهن یارسان (اهل حق): متن مصحح و ترجمه آن به زبان فارسی، با مقدمه و حاشیه... و فرهنگ گورانی ، تحقیق و تفسیر از صدیق صفیزاده (بوره کهئی) ، تهران: هیرمند، ۱۳۷۵.
دوره هفتوانه جزوی از نامه مینوی سرانجام ، تفسیر و تالیف: صدیق صفیزاده (بورهکهئی) ، تهران: طهوری، ۱۳۶۱.
کنترل-آلت-دیلیت
کنترل-آلت-دلیت (Ctrl+Alt+Del) یک فرمان صفحه کلید رایانه است که در رایانه شخصی سازگار با آیبیام برای راهاندازی مجدد رایانه و یا در محیط ویندوز برای فراخوانی مدیر کار ویندوز به کار میرود. این فرمان با فشردن دکمه دلیت در زمانی که دکمههای کنترل و آلت نگه داشته شدهاند به کار میافتد. در بیشتر سیستمهای پنجره ایکس با این دکمهها پنجرهی خروج از حساب کاربری نمایش داده میشود. این دکمهها گاهی اوقات دکمههای وقفه نیز خوانده میشوند، چرا که برای ایجاد وقفه در اجرای برنامههایی که پاسخگو نیستند، به کار میروند.
عملکرد در داس
فشردن کلیدهای کنترل-آلت-دیلیت در سیستم عامل داس موجب راهاندازی مجدد سیستم بدون اجرای عملیات بوت سختافزاری (بوت گرم) میشود. در این حالت، برنامهٔ POST (مجموعه روالهای حین بوت یا پست اسکرین) اجرا نخواهد شد.
تاریخچه
این ترکیب کلیدهای صفحه کلید توسط دیوید برادلی اختراع شد،یکی از طراحان اصلی IBM. برادلی در اصل طراحی Ctrl+ALT+Escape باعث راه اندازی مجدد نرم (بدون اخطار و یا فرم تایید برای کاربر).
ستاره
سِتاره یک گوی بسیار داغی از پلاسماست که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شدهاست. بعضی از آنها از جمله پدیدههای آسمانیاند که برخلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب میشوند.و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژیهای روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت میکنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثابت مشهورند. رصد آنها موجب به وجود آمدن صور فلکی شدهاست و برای فهرست کردن آنها کاتالوگهای ستارهای به وجود آمدهاست.
ستارگان انواع مختلفی دارند از پیشستارهها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هستهای را ندارند تا ستارههای نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافتهاست. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.
در ۲ ژانویه ۲۰۱۳ پژوهشگران و ستارهشناسان مؤسسه فناوری کالیفرنیا اعلام کردند که در کهکشان راه شیری به ازای هر ستاره دست کم یک سیاره موجود است. این موسسه تعداد سیارههای فراخورشیدی را ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد عدد، برآورد کرده است. پژوهش بر روی سیارههای ستاره کپلر ۳۲ نشان میدهد که سامانههای سیارهای ممکن است الگو و قاعدهای برای ستارههای کهکشان راه شیری به شمار بروند.
نامگذاری
بر اساس سنت باستانی ستارگان هر کدام در یک صورت فلکی که مجموعهای بصری از ستارگان است قرار میگیرند و ستارگان پرنورتر و یا ویژه، نام یا عنوان خاصی داشتند که گاه نسبت آنها را با صورت فلکیاشان معین می کند (مانند ستاره عقرب در صورت فلکی عقرب).
در سال ۱۶۰۳ میلادی ستارهشناس آلمانی یوهان بایر ۱۶ نقشهٔ صورتهای فلکی را ترسیم کرد و به هریک از ستارگان یکی از حروف الفبای یونانی را اختصاص داد، به این ترتیب که نخستین حرف الفبا ویژه روشنترین ستاره آن صورت باشد و به همین ترتیب از حرفی به حرف دیگر برسد و اگر شمارهٔ ستارگان صورتی از عدد ۲۴ شمارهٔ حروف الفبای یونانی تجاوز کرده، باقی ستارگان را با حروف الفبای لاتینی نمایاندهاست.
پس از آنکه با اکتشاف دوربینهای بزرگ شمارهٔ ستارگان هر صورت فلکی رو به فزونی گذاشته، اخترشناسان از نشانههای دیگری، ازجمله اعداد، برای شناساندن بازماندهٔ ستارگان هر صورت استفاده کردند. نخستین کسی که چنین کرد ستارهشناس انگلیسی جان فلمستید در جدول مشهور ستارگان خویش بود که چاپ آن در ۱۷۲۵ م پایان پذیرفت، که در آن نزدیک به سه هزار ستاره با تعیین طول و عرض آنها آمدهاست. امروزه هر زمان از جدول او انتخابی شود، ستاره مورد نظر را با عدد آن جدول مینمایند و پیش از آن حرف Fl را که اشاره به نام فلمستید است قرار میدهند.
درخشندگی
از زمان باستان ستارگان بر اساس درخشندگی ظاهری تقسیم میشدهاند. چشم ظاهری حدود ۶۰۰۰ ستاره را میتواند مشاهده کند. از نظر روشنایی [قدر] ظاهری رتبه بندی [قدر] ستارگان چنین است:
قدر اول: ۲۰ ستاره روشنتر
قدر دوم: حدود ۵۰ ستاره
قدر سوم: حدود ۲۰۰ ستاره معرفی شده اند
قدر چهارم: تنها حدود ۴۷۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
قدر پنجم: تنها حدود ۲۲۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
قدر ششم: تنها حدود ۵۰ ستاره بطور ویژه معرفی شده اند
اندازهگیری
به علت بزرگ بودن ستارگان بیان ابعاد آنها در واحدهای اسآی کار دشواری است و به همین دلیل اندازه دیگر ستارگان را بر اساس اندازه خورشید بیان میکنند
انرژی
انرژی ستارگان ناشی از واکنشهای هستهای است. ماده اصلی تشکیل دهنده ستارگان رشته اصلی، هیدروژن است. هیدروژن موجود در ستارگان طی فرآیند همجوشی هستهای به هلیوم تبدیل میشود و در حین این واکنش گرما و نور بسیار زیادی تابش مییابد.
سرگذشت
به طور کلی چرخهٔ تبدیل مواد بینِستارهای به ستارهها که در نتیجهٔ این چرخه واکنشهای هستهای با عناصر سنگین غنی میشود و سپس بهصورت باد ستارهای یا سحابی سیارهای یا اَبَرنواختر به فضای میانستارهای بازمیگردد را اخترش astration میگویند.
زایش
تولد ستارگان در ناحیههایی از فضا که نام سحابی دارند صورت میگیرد بدین صورت که ملکولهای هیدروژن که در ناحیههای بزرگی از فضا پراکنده هستند آرام آرام به هم نزدیک میشوند و زمانی که ستاره به تعادل هیدرودینامیکی برسد پیشستاره و زمانی که بتواند همجوشی هستهای انجام دهد تا انرژی خود را آزاد کند یک ستاره رشته اصلی بهشمار میآید. حداقل جرم ستاره برای سوزاندن هیدروژن ۰٫۱ جرم خورشید، سوزاندن هلیوم ۰٫۴ جرم خورشید، سوزاندن کربن ۵ برابر جرم خورشید و سوزاندن نئون نیاز به جرمی برابر ۸ جرم خورشید دارد.
عمر
هر ستاره دارای دوره عمر میباشد که بسته به نوع ستاره متفاوت است. ستارگان حجیم با نور بیشتر و حرارت زیاد عمر کوتاهتری نسبت به ستارگان کم نور و کوچک دارند. پایان عمر هر ستاره بستگی به میزان ذخیره هیدروژن در آن دارد. زمانی که هیدروژن درون ستارهای پایان یابد هلیوم تبدیل به سوخت اصلی میشود و میسوزد. سوختن هلیوم سبب ایجاد گرمای بسیار زیادی میشود که تا آن زمان در ستاره پیش نیامده بودهاست (این مراحل تا سوزاندن سیلیسیم پیش میرود زیرا تولید آهن که از همجوشی سیلیسیم به وجود میآید فرایندی گرماگیر و نه گرمادهاست) این گرمای زیاد سبب انبساط ستاره میشود و حجم آن را چند برابر میکند. مثلاً اگر زمانی خورشید شروع به سوزاندن هلیوم کند آنقدر انبساط مییابد که زمین در حجم زیاد آن محو میشود. این انبساط تا سر حد مریخ ادامه پیدا کرده و سپس متوقف میشود. مرحلهٔ بعدی بستگی به نوع ستاره دارد. ستارگان عظیم پس از این مرحله آنقدر انبساط یافتهاند که دیگر نمیتواند جاذبهای روی سطوح بیرونی خود داشته باشند. پس از آن این ستارگان منفجر شده و تبدیل به نواختر میگردند. هرچه ستاره بزرگتر باشد میزان نواختر بزرگتر خواهد بود. غولها تبدیل به ابرنواختر میگردند. پس از آن این ستارهها بسته به نوع نواختر ادامه عمر میدهند. نواختران معمولی تبدیل به کوتوله شده و عمری طولانی را آغاز میکنند. اما ابر نواختران در خود فرو میریزند و بسته به جرم هسته آنها ستارگان بسیار کوچکی و چگالی به نام ستارگان نوترونی بوجود میآورند. این ستارگان عمر طولانی دیگری در پیش خواهند داشت. بعد از آن کوتولهها یا کوتولههای سفید تبدیل به کوتوله سیاه شده و تا آخر جهان زندگی خواهند کرد. اگر جرم آن بسیار زیادتر از این موارد باشد تبدیل به سیاهچاله میشود.
ستاره متغیر
تعادل ستاره زمانی بدست میآید که دو نیروی همجوشی (رو به بیرون) و گرانش (رو به درون) با هم برابر باشند اما هنگامی که یک ستاره به اواخر عمر خود میرسد و همجوشی آن دچار تغییراتی میشود روندی پیش میآید که گاهی همجوشی نیروی بیشتری وارد میکند و ستاره بزرگ و پرنور میشود و گاهی گرانش غلبه کرده و ستاره کوچک و کمنور میشود به این ستارگان ستارگان متغیر میگویند که آنها دارای انواع زیادی هستند مانند متغیر دلتا قیفاووسی، متغیر دلتا سپری، متغیر آرآر شلیاقی، متغیر میرا و متغیر نامنظم
ردهبندی ستارگان
ستارگان بر اساس رنگ (که ناشی از دمای سطحی است.) به دستههای O, B, A, F, G, K, M تقسیم میشوند.
تجمع ستارگان
به گروهی از ستارگان که با نیروی گرانش به هم پیوستگی داشته باشند خوشه ستارهای میگویند که در دو دسته خوشه ستارهای باز و خوشه ستارهای کروی تقسیم میشوند. خوشههای ستارهای کروی در مرکز کهکشانها یافت میشوند و معمولا عمر بسیار بیشتری دارند. اما اگر فقط دو ستاره در کنار هم باشند به آن ستاره دوتایی گفته میشود.
نظر پیشنیان
ابن سینا ستاره را چنین تعریف میکند: جسمی است بسیط، کروی که جایگاه طبیعی آن در فلک است. روشنی میبخشدو قابل کون و فساد نیست. بر فراز مرکز، بیآنکه بر آن احاطه داشته باشد در حرکت است.
ستارهها و سوخت جریان در مرکز کهکشان راه شیری
یک جریان خروجی بسیار بزرگ از ذرات شارژ شده که به شکل یک آبفشان است، در مرکز کهکشان راه شیری کشف گردید. این جریان خروجی به کشیدگی و درازای ۵۰٬۰۰۰ سال نوری از صفحه کهکشانی است. محققین بر این باورند که سوخت و انرژِی این جریان شدید ذرات، از شکلگیری ستارهها تأمین میشود.
واقعیت
آنچه که «هست»واقعیت است و آنچه که «باید» باشد حقیقت است. مثلا : اینکه ممکن است اکثریت دانش اندوزان، صرفا به دنبال مدرک گرایی باشند؛ واقعیت است ؛ ولی حقیقت این است که دانش اندوزان «باید» به دنبال کسب حقیقت معرفت افزایی باشند؛ نه مدرک. پس معمولا واقعیت از حقیقت فاصله دارد. البته برای دستیابی به حقیقت ، دیدن واقعیت ها ضروری است. آنچه در جهان به صورت عینی دیده میشود، واقعیت نام دارد. به طور مثال، اینکه درخت از جملهٔ گیاهان است، برگ درخت مو در تابستان سبز است و یا تنهٔ درخت سرو به رنگ قهوهای است به مواردی واقعی اشاره دارند. ما با گفتن این جملات واقعیتهایی را بیان میکنیم. اما این جملات که انسان، خواهان دستیابی به سعادت و خوشبختی است و یا تحصیل دانش، باعث تکامل انسان میگردد، اشاره به حقایقی دارند. حتی در هنر نیز رئالیستها کسانی هستند که به دقت، واقعیتهای عینی را ترسیم میکنند. وابستگی علوم به طبیعت، باعث شدهاست که ارتباط مشخصی بین علم و واقعیت وجود داشته باشد. اما در برابر آن فلسفه و یا مکاتب، بیش از آنکه به واقعیات توجه کنند، در پی اثبات و یا همگانی ساختن حقایقی هستند.
ریشهٔ کلمهٔ واقعیت، «وَقَعَ» به معنای رویدادن و یا اتفاق افتادن است. واقعیت اشاره به امور عینی و یا اموری که اتفاق میافتند دارد.
keywords : کردی آنلاین،سایت کردی آنلاین،مقاله های کردی آنلاین